رباتهایی که توئیت میکنند + نمودار
این برنامهها
میتوانند میلیونها اکانت غیر حقیقی بسازند و با سرعت، مطلب مورد نظر را
به اشتراک بگذارند. در نهایت طبق هدف برنامهریزی شده، یک موضوع به سادگی
عمومیت پیدا کند.
رباتهایی که توئیت میکنند؛ از مدیریت انتخابات اوباما تا فتنه 88 + نمودار
این برنامهها میتوانند میلیونها اکانت غیر حقیقی بسازند و با سرعت، مطلب مورد نظر را به اشتراک بگذارند. در نهایت طبق هدف برنامهریزی شده، یک موضوع به سادگی عمومیت پیدا کند.
این رباتها، برنامههایی هستند که در شبکههای اجتماعی مجازی به منظور انتشار سریع برخی مطالب به کار گرفته میشوند و هدف از به کارگیری این برنامهها، برجستهسازی برخی اخبار و اطلاعات در فضای مجازی است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که با وجود این برنامهها دیگر نیازی نیست که برای پخش اخبار در فضای مجازی تعداد زیادی از افراد حقیقی با یکدیگر متحد شوند؛ بلکه این برنامهها میتوانند میلیونها اکانت غیر حقیقی بسازند و با سرعتی بسیار زیاد، مطلب مورد نظر را به اشتراک بگذارند. در نهایت این احتمال وجود دارد که طبق هدف از پیش برنامهریزی شده، یک موضوع به سادگی عمومیت پیدا کرده و از سوی بسیاری از افراد، به عنوان موضوعی که در صدر افکار عمومی قرار دارد، نگریسته شود.
دستگاه رسانهای غرب، بارها از این تاکتیک رسانهای استفاده کرده و موضوعات مورد نظر خود را در صدر افکار عمومی جهان قرار داده است.
در یکی از بهترین نمونههای آن میتوان بر جریان سازی وقایع انتخابات 88 در ایران اشاره کرد. دکتر عاملی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران، در کتاب "مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا" نشان داده است که در این دوران چگونه مطالبی بر ضد ایران در فضای توئیتر پخش شد، در حالی که 95 درصد آن مطالب توسط دو اکانت تولید شده بود؛ اما به دلیل پخش شدن و به اشتراکگذاری آن مطالب توسط اکانتهای متعدد، عمومیت یافت.
این همان روندی است که رهبر انقلاب در بیانات خود در دیدار با کارگزاران نظام، به آن اشاره کردهاند:
«همین طور که مکرر عرض کردیم، طرف مقابل ما جامعهی جهانی نیست، دولتها نیستند، ملتها نیستند؛ چند دولتند؛ منتها دستگاه رسانهاى قوی دارند. این چیزی که ما باید اقرار کنیم که آمریکائیها و غربیها انصافاً در این قضیه قوی هستند، قدرت رسانهای است، قدرت تبلیغات به معنای پروپاگاندا است؛ همانی که خودشان میگویند. آن چیزی که ما اقرار میکنیم که اینها در آن قوی هستند، قدرت تبلیغاتی و قدرت رسانهای و وانمود کردن مطالبی است که میخواهند وانمود شود. امروز اینها با توان تبلیغاتی و رسانهاىِ بالای خود به شدت دارند این را تبلیغ میکنند و میگویند، و این واقعیت دارد که چند دولتند؛ منتها با همین نیروی رسانهای، خودشان را به نام «جامعهی جهانی» معرفی میکنند، و دروغ میگویند؛ جامعهی جهانی نیست. این یک واقعیت است» (91/5/3).
***
"پروژه صداقت" (The Truthy Project) در دانشگاه ایندیانا ایالات متحده
برنامهها یا همان رباتها، کار انتشار اطلاعات در فضای مجازی با اهداف سیاسی را بسیار آسانتر کردهاند و نقش موثری را در افزایش قدرت نرم امپراطوری رسانهای غرب، ایفا میکنند. اما از سوی دیگر، به کارگیری چنین برنامههایی از سوی رقیبان آنها و امکان گسترش برخی افکار مخالف با جریان مطلوب دستگاه رسانهای غرب، موجبات نگرانی این دولتها را فراهم کرده است.
به همین دلیل است که در دانشگاه ایندیانا ایالات متحده آمریکا به منظور افزایش کنترل بر جریان انتشار و پخش اطلاعات در فضای مجازی، پروژهای تحت عنوان «صداقت» تعریف شده است.
به گزارش سایت رادیوی ملی آمریکا (npr.org)[1] ، دانشمندان حوزه علوم کامپیوتر در دانشگاه ایندیانا نرمافزاری را توسعه دادهاند که جریان اطلاعات در توئیتر را مورد بررسی قرار میدهد و آنها را تا منبع اصلی به وجود آورنده خبر دنبال میکند. چرا که به نظر میرسد این سایت به یک فضای ایدهآل برای دستیابی و اثرگذاری بسیار آسان و سریع روی ذهن مخاطبان بیشمار تبدیل شده است.
این سایت همچنین توضیح داده است که این موضوع در سیاست بسیار اهمیت دارد. به این دلیل که مخاطبین این شبکهها و از جمله مخاطبان توئیتر، همان شهروندان و رایدهندگان هستند و در این موضوع شکی نیست که گروههای مختلف سیاسی عمدا از توئیتر برای انتشار مطالب مورد نظر خود که گاه حاوی اطلاعاتی فریبنده و نادرست هستند استفاده میکنند. در نتیجه صدای سایر رقبا به گوش مخاطبان نمی رسد!
در نتیجه، یکی از اهداف پروژه «The thrusty project» این است که از فضای سیاسی و اطلاعات نادرستی که پیش از انتخابات به سرعت انتشار یافته و بر انتخابات اثرات سوء میگذارند، جلوگیری کند.
1. نمایش انواع الگوهای مختلف برای انتشار هدفمند اطلاعات در شبکههای اجتماعی
این شکل برخی از الگوهای سازمانیافته و برنامهریزی شده برای انتشار اطلاعات در شبکه توئیتر را نشان میدهد که با استفاده از این پروژه شناسایی شدهاند. هوش مصنوعی به کار گرفته شده در پروژه صداقت، میتواند این الگوها را شناسایی کرده و محتوای آنها را حذف نمایند. برای این پروژه، نزدیک به یک میلیون دلار هزینه شده و سایت این دانشگاه[2] در خصوص این پروژه، چنین توضیح داده است:
شبکههای اجتماعی و وبلاگها صدها میلیون کاربر پیدا کرده و این موضوع موجب شده که فضای مناسبی برای مطالعه الگوهای برهم کنش اجتماعی در میان جمعیتهایی بسیار وسیع، فراهم سازد.
مطالعه این شبکههای اجتماعی و آن چه در آنها رخ میدهد، نشان داده است که برخی اشخاص و سازمانها با انگیزههای مختلف و از جمله انگیزههای سیاسی، چندین اکانت را به طور متمرکز کنترل میکنند.
این مطالعه بر روی شبکه اجتماعی توییتر نشان داده است که برای پخش شدن هرچه سریعتر توئیتها، اکانتهایی به طور اتوماتیک توسط برنامههایی که از پیش نوشته شدهاند، در سایت توئیتر - که به طور رایگان و نامحدود اجازه ایجاد اکانت جدید را میدهد- ساخته میشوند؛ این اکانتها، به صورت مداوم و با الگویی از پیش تعیینشده، توئیتهای یکدیگر را انتشار میدهند و با بازنشرهای متوالی آنها موجب میشوند تا الگوی انتشار آنها بیشتر شود.
2. نمونهای از پخش شدن ویروسوار توئیتهای حاوی مطالب نادرست و سیاسی و ... توسط اکانتهای جعلی
3. نمایش الگوهای مختلفی که برای پخش شدن هرچه بیشتر و کمک به جلب توجه عمومی به موضوع مورد بحث (هشتگ) مورد استفاده قرار می گیرند
در ادامه این مقاله، بیان شده است که به منظور جلوگیری از گسترش این جریانها، در پروژه «The thruthy project» این دانشگاه، یک چارجوب هوش مصنوعی توصیف شده است که به وسیله آن این امکان وجود دارد که در همان مراحل اولیه پخش شدن ویروسوار و سریع اطلاعات در فضای این سایت، تشخیص داده شود. صاحبان این پروژه مدعی هستند که خطر وجود این برنامهها و اشاعه دادن اطلاعات نادرست توسط آنها، به خصوص در ایام انتخابات به بیشترین میزان خود میرسد و لازم است که جریانسازیهای سیاسی در این ایام بیش از پیش مورد کنترل قرار گیرد. این پروژه در خصوص اطلاعات سیاسی که در انتخابات میان دورهای آمریکا در سال 2010 به این شیوه تولید میشد، آزمایش شده است و دقت آن 96% ارزیابی شده است.
4. طرحی نمایشی از تفاوت حساب توئیتر اصلی و اکانت توئیتر روباتیک (سمت راست)
همان طور که در شکل 4 مشاهده میشود، این برنامه میتواند مشخص کند که آیا یک اکانت توسط شخص حقیقی ساخته شده و یا با استفاده برنامهنویسی و به صورت رباتیک ایجاد شده است.
میتوان به این پروژه و مقالات مرتبط با آن، از دو منظر متفاوت نگریست. از سویی توجه به اکانتهای غیرحقیقی یا همان رباتها و برنامهها، نشان میدهد که چگونه اطلاعات جعلی و دروغین میتواند به سادگی در این فضا منتشر شود و مورد بهرهبرداریهای سیاسی قرار گیرد. آگاهی از این موضوع به ما کمک خواهد کرد که فریب برخی جریانسازیها و برجستهسازیهای هدفمند در این فضا را نخوریم. از سوی دیگر پروژه صداقت و تلاش برای کنترل انحصاری این فضا، بیانگر آن است که شبکههای اجتماعی مجازی آن گونه که توصیف میشوند آزاد نیستند و در صورتی که یک مطلب با چارچوبهای تعریف شده برای آنها موافق نباشد، جلوی انتشار آن را خواهند گرفت. شاید شما هم تا به حال با این چالش مواجه شده باشید که در تلاش برای انتشار و داغ کردن موضوع مورد نظرتان جلوی فعالیتتان را گرفته باشند.
"آنان منافع خود را به نام «قوانین بینالمللی»، و سخنان تحکمآمیز و غیر قانونی خود را به نام «جامعهی جهانی» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهی رسانهایِ انحصاریِ سازمانیافته، دروغهای خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبی وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقی را که افشاگر فریب آنها است، دروغ و هر مطالبهی برحقّی را یاغیگری مینامند".
رهبر معظم انقلاب در مراسم افتتاحیه شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد (09/06/91).
به عبارت دیگر، میتوان گفت که با وجود این برنامهها دیگر نیازی نیست که برای پخش اخبار در فضای مجازی تعداد زیادی از افراد حقیقی با یکدیگر متحد شوند؛ بلکه این برنامهها میتوانند میلیونها اکانت غیر حقیقی بسازند و با سرعتی بسیار زیاد، مطلب مورد نظر را به اشتراک بگذارند. در نهایت این احتمال وجود دارد که طبق هدف از پیش برنامهریزی شده، یک موضوع به سادگی عمومیت پیدا کرده و از سوی بسیاری از افراد، به عنوان موضوعی که در صدر افکار عمومی قرار دارد، نگریسته شود.